بسمه تعالی
خداشناسی
امکان شناخت خداوند: یکی از پرسشهای اساسی درباب اوصاف الهی این است که آیاا انسان باتوجه به اینکه خدا به هیچ چیزی شبیه ومانندنیست توانائی شناخت صفات الهی رادارد؟بسیاری ازاندیشمندان معتقد به امکان شناخت خداوند هستند و معتقدندکه عقل انسان این قدرت راداردکه اوصاف خدارابشناسد .
دلایل این دیدگاه:
1) دلیل عقلی:عقل انسان درکی ازصفات الهی دارد زیرا هرعاقلی وقتی میگوید خداعالم است یاخداقادراست بیشتر پی به معنای آن صفت می برد .
2) دلیل نقلی:قران مجید ازیک سوء انسانها را به تعقل وتدبردرآیات الهی دعوت میکندوازسوی دیگردرآیات متعددی صفات الهی رابیان می دارداگرصفات الهی قابل فهم نبودچنین دعوتی لغوبوده است درصورتی که خداوند مبّراازلغوّیت است .
قرآن هدف ازآفرینش آدمیان راپرستش وعبودیت الهی می داند:وماخلقت الجن والانس الالیعبدون .ذاریات/56 .ودرجای دیگردرقرآن:سبجانه وتعالی عمایصفون/انعام100 .خداوند پاک ومنزه ازآنچه وصف میکننداست .
حضرت علی (ع)دربیانی به این راه شناخت اوصاف الهی فرمودند:خردها را برچگونگی صفات خود آگاه نکرد،لیکن هرگزآنهارااز مقدارلازم معرفت خود محجوب نبایدکرد .نهج البلاغه خطبه49 هرگزتسلط کامل نمی توان برذات واوصاف الهی پیداکردولی بشربه مقدار توانائی خودمی تواند اوصاف خداوند رابشناسد.
اصول ده گانه شناخت خداوند:
1) اصل ذات خداوند:ذات خداوندیگانه است یکتایی بی ماننداست همه به اونیازمندند وکسی نیست که بااوضدیت کندوبه مرورزمان وگذشت روزگاراورانابودنخواهدکردوبه ظاهروباطل هرچیزی آگاهی دارد .
2) اصل پاکیزگی ومبّرابودندخداوند: خدانه جسم است ونه دارای صورت نه جوهراست ونه دارای حدومقدار،با اجسام قابل اندازه گیری نیست منزه ومبّرا ازهراندازه گیری است وبه بندگانش ازرگ گردن نزدیکتراست .
3) اصل قدرت خداوند: خداوند زنده وتواناودارای تسلط وغلبه است .قصوروناتوانی دراوراه ندارد،نه خواب ونه بیداردراوتصورنمی شود«لاتاخذه سنه ولانوم» نابودی ومرگ براوراهی ندارد.آسمانهاهمانندطوماری پیچیده دردست قدرت اوست هیچ چیزی ازقدرت خداوند دورنیست وتمام دگرگونیها وحوادث دردست اوست .
4) اصل علم خداوند: خداوند به تمام دانستنی ها دانا و آگاه است و علمش به تمام انچه در اعماق زمین می گذرد هیچ چیزی حتی به اندازه ذره ای در روی زمین و اسمان از علم و دانش او پنهان نیست و به تمام رازهای عالم آگاهی دارد . علم خداوند تازگی ندارد .
5) اصل اراده خداوند: خداوند دارای اراده است و کلیه حوادث و وقایع با تدبیر او جریان پیدا می کند . همه موجودات ریز و درشت به فرمان و قضا و قدر او انجام می شود و هر چه او بخواهد همان می شود .
6) اصل سمیع و بصیر بودن خداوند : خداوند بینا و شنواست و هیچ چیزی از او پنهان نیست و همه دیدنی ها از چشم خداوند پنهان نیست .
7) اصل کلام خداوند : خدا به کلامی ازلی قدیم که قائم به ذات اوست تکلم می کند و کلامش مانند کلام بشر نیست سخن او مثل انسان صوتی نیست و دید چشمش دید بشری نیست ، قرآن ، تورات ، انجیل و زبور از کتابهای خداوند هستند
8) اصل افعال خداوند: هیچ موجودی غیر از ذات خدا و جود ندارد مگر به فعل او پیدا شده و از سرچشمه خداوند به بهترین و کاملترین روش داده است . خشم و غضب و عنایت به همه موجوادت بر حسب تدبیر است .
9) اصل روز رستاخیز خداوند : خداوند به سبب مرگ ، روح را از بدن افراد بشر خارج می کند و در روز قیامت مردگان را زنده می کند و از قبرها خارج می کند و هر انسانی همه اعمال خود را چه زشت و چه خوب می بیند .
در قرآن : لا یغادر صغیره و لا کبیره الا احصاها /کهف 49
10) اصل نبوت رسولان خداوند: خداوند فرشتگان را آفرید و پیغمبران را فرستاد .
راههای خدا شناسی :
از یک نگاه می توان عمده ترین راههای عمومی خداشناسی را در سه گروه :
1- از راه دل 2- از راه تجربه 3-از راه عقل می توان پیدا کرد .
1) از راه دل : نقطه آغازین خداشناسی از راه دل با فطرت انسانی شروع می شود و منظور از خداشناسی از راه فطرت یعنی آدمی به اقتضای سرشت و ذات خود به سوی کمال مطلق گرایش دارد و فطرتا میل به عبادت و پرستش دارد در مرحله بعد عوامل محیطی نیز در آموزش وی تاثیر دارد ، این راه بهترین روش خداشناسی است چون اگر به ندای درون و دل خود گوش کنیم دل و جان ما به حضرت تعالی گواهی می دهد البته گاهی عوامل مادی و نیازهای بشر ممکن است حجاب این شنیدن بشود .
2)از راه تجربه : بشر با مشاهده طبیعت این عالم و مطالعه تجربی آن می تواند پی به خداشناسی ببرد در این راه برهان نظم بهترین روش و دلیل برای رسیدن به هدف است برهان نظمی با مصداق مثل :
1- مجموعه اشیاء مادی 2- همه اعضای طبیعی عالم بدون دخالت انسان است 3-اعضای طبیعی این عالم کاملا هماهنگ و بر اساس نظم است 4- هر پدیده منظمی قطعا پشت آن یک نظم دهنده مدبر و قوی وجود دارد .
3) از راه عقل : این راه عظمت خداوند را بر اساس اصول وروش کاملا عقلی ثابت می کند ادله فلسفی اثبات خدا ، نمونه ای روشن از کاوشهای عقلی برای اثبات خداوند است .
آثار خداشناسی
1) آرامش فردی و نقش موثر در زندگی : امروزه تمدن بشری با پیشرفت زندگی ماشینی در زندگی اضطراب و استرس را بیشتر کرده است ، جامعه بشری اگر ایمان به خدا داشته باشد آرامش فردی و نیز در زندگی از اضطراب و دلهره به دور است .
2) اجابت دعا: با رعایت تقوا و ایمان به خداوند بشر به درجه ای می رسد که قادر به دخل و تصرف در عالم کائنات می شود و خداوند چون می شنود و می بیند به نیازهای و تقاضای فرد خدا جوی پاسخ مثبت می دهد .
3)وحدت اجتماعی: جامعه ای که اهل ایمان باشند با یکدیگر برادرند و همه در صلح و اشتی با هم زندگی می کنند، در نتیجه همه در رحمت الهی قرار دارند .
موانع شناخت خدا :
1) شیطان: در قران آمده: شیطان بر آنان مسلط شده و یاد خدا را از خاطر آنها برده است آنها حزب شیطانند بدانید حزب شیطان زیانکارانند مجادله/19 تمام تلاش شیطان این است که سرمایه خدا خواهی را از انسان بگیرد .
2) علقه های دنیایی : کسی که غرق در دنیا و زینت های دنیایی شد از عظمت خداوند غافل می شود و دست به هیچ کار انسانی و عاطفی نمی زند و چنین افرادی دل کندن از دنیا برایشان سخت است .
3)گناه و معصیت : از دیگر عوامل فراموشی خداوند گناه است . گناه همچون پرده ای بین انسان و خدا آویخته می شود و این گناه خود حجاب در معرفت به خدا می شود .
شیخ صدوق(ره) از امام رضا (ع) نقل می کند که شخصی پرسید : چرا خدا محجوب است (نمی توان او را دید) حضرت فرمود : او محجوب نیست این که شما او را نمی بینید در اثر کثرت گناه است که هماهند پرده ای جلوی شهود فطرت را می گیرد و نمی گذارد انسان با چشم فطرت خداوند را مشاهده کند فطرت در قرآن ص/103 توحید شیخ صدوق /ص252
نتیجه دوری از خداوند :
1) باعث غفلت و خود فراموشی می شود. 2)گرایش به فساد پیدا می کند .
3)سوء عاقبت می شود . 4)قساوت قلب پیدا می کند . 5)حیا از بین می رود .
راههای نزدیک شده به خداوند :
1) ایمان نظری و عملی به خداوند 2)انجام واجبات و ترک محرمات .
3)عمل صالح 4) شناخت پیامبر (ص) و ائمه (ع)
امام صادق (ع) فرمود : خداوند ایمان را به هفت شعبه تقسیم کرده است : 1-بر و نیکوکاری 2- صدق و راستگویی 3- رسیدن به درجه یقین 4- نیل به مقام رضا و خشنودی خداوند . 5- وفای به عهد و پیمان 6- علم و معرفت 7-حلم و بردباری و صبر (اصول کافی /ج3ص74)
نتیجه ایمان به خدا : هنگامی که حضرت یوسف(ع) را در بازار مصر در معرض فروش قرار دادند ، مردی با دیدن چهره پاک و معصومانه آن حضرت متاثر شد و رو به مردمی که برای خرید و فروش برده جمع شده بودند گفت : به این کودک غریب و بی گناه رحم کنید و با او مهربان باشید حضرت یوسف (ع) که با وجود سن کم از ایمان و اعتماد به نفس کاملی برخوردار بود به ان مرد رو کرد و گفت : آن کسی که خدا را دارد گرفتار غربت و تنهایی نمی شود خداوند پناه او خواهد بود . مجموعه ورام ج1 ص33
عشق و علاقه شعیب (ع) به خدا : رسول خدا فرمود : حضرت شوق شعیب از خداوند چنان می گریست که نابینا شد خداوند بینایی او را برگرداند او باز اشک ریخت تا باز بینایی اش رااز دست داد ، خداوند برای بار دیگر لطف نمود و بینایی اش را پیدا کرد . شعیب (ع) باز هم اشک ریخت تا نابینا گشت در مرتبه چهارم خداوند فرمود : ای شعیب تا کی به چنین وضعی ادامه می دهی اگر از آتش عذاب می هراسی تو را از آن حفظ می کنم و اگر شوق بهشت را داری آن را ارزانی ات خواهم کرد شعیب (ع) عرض کرد معبودا تو میدانی که گریه من از بیم آتش و عذاب نیست و نیز برای شوق بهشت هم نیست بلکه دلم و قلبم دلبسته عشق توست . میزان الحکمه ج2 ص954
هر که آمد به جهان اهل فنا خواهد بود آنکه پاینده و باقی است خدا خواهد بود .
نکات مهم :
1- خداشناسی سرلوحه همه کتب آسمانی است. 2 - بسم ا... الرحمن الرحیم رمز خدا محوری، و جایگزینی این نام در زمره کفار است .
3- تمام ادیان الهی و اسمانی اصول مشترکی مثل توحید ، معاد و عمل صالح دارند . 4- اعتقاد به خداوند همه قدرتهای دیگر را در چشم انسان کوچک نشان می دهد . 5- خدا محوری انسان را به اوج معرفت و کمال می برد .
فصل دوم : صفات خداوند
نام های خداوند در قرآن : بیش از 200 نام خاوند در قران ذکر شده است . اصطلاحا 99 تای آنها به عربی اسمائ الحسنی است (( نام های نیکوی خداوند)) هر چند تعداد نام های خدا شامل صفت ها و کلمه ها از 99 عدد ممکن است بیشتر باشد
اسماء الحسنی به سه گروه تقسیم می شود :
1- اسماء جمالی 55 نام برای کسب رحمت و روزی بکار می رود 2- اسمائ جلالی 22 نام برای ایجاد عداوت و از میان بردن حریف استفاده می شود . 3- اسماء مشترک 22 نام بسته به نیت ، خاصیت هر دو گروه قبلی را دارد. ((تناولی ص33))
یکی از اسامی خداوند که بر کسی دانسته نیست اسم اعظم است .
نام ها وصفات خداوند در قرآن تصریح شده است برخی از آنها عبارتند از: احد، آخر، احسن الخالقین، احکم الحاکمین، اسرع الحاسبین ، اعلی، اعلم، اکرم، الله، باری ، باطن ، جبار، حفیظ، حکیم، علیم، خالق، خیرالحاکمین، خیرالراحمین، خیرالرازقین، خیرالناصرین،رحمن، رحیم ، شفیع، بصیر، صمد، عالم و... برخی دیگر از نامها و صفات خداوند در قرآن نیامده است اما توسط پیامبر(ص) و معصومین وارد شده است.
صفات خداوند :
صفات خداوند را می توان از طریق صفات جمال و صفات جلال شناخت.
1) صفات جلال خداوند به صفاتی گفته می شود که نشان دهنده کمال وجودی خداوند است مانند علم ، قدرت ، حیات ، اختیار و....
2)صفات جمال خداوند به صفاتی گفته می شود که خدا اجل و برتر از آن استکه به آنها وصف شود چون این صفات نشانه نقص و کاستی و عجز و ناتوانی است و خداوند غنی و منزه از هر نقص و عیب است .
3) قدیم و ابدی : همیشه بوده و همیشه خواهد بود و برای خداوند آغاز و پایانی متصور نیست .
4)مرید: یعنی صاحب اراده می باشد و کارهایش مجبوری نیست و هر کاری انجام می دهد دارای حکمت است
5)متکلم: یعنی خداوند می تواند امواج صدا را در هوا ایجاد کند و با پیامبران خود سخن بگوبد نه اینکه تکلم از زبان ، لب و حنجره باشد (از معجزات خداوند)
6)صادق : یعنی در گفتار خود راستگو است و شائبه کذب در گفتار خداوند وجود ندارد چرا که دروغ روش افراد عاجز و ناتوان است و خدا از همه اینها مبرا است .
7) ذاتیه: این صفات عین ذات است همه صفات خداوند ذاتی است این طور نیست که این صفات زائد بر ذات باشد .
8) فعلیه: از آنجا که این صفات خداوند از مقام فعل خدا انتزاع است یعنی خداوند به گونه ای است که همه موجودات دیگر در خلق و رزق و ..... نیازمند او هستند .
9)صفات تسلبی: آن دسته از صفاتی هستند که نقصی و کاستی را از خداوند نفی می کنند .
10) صفات ثبوتیه: آن دسته از صفاتی هستند که کمالی از کنالات خداوند را بیان می کند . علم ، قدرت و.....
راههای شناخت صفات خداوند :
1)عقل:عقل می تواند وجود موجودی را غنی بالذات است را اثبات کند وقتی به این مرحله رسید می تواند صفات خداوند را ثبوتیه و سلبیه را درک کند و بفهمد عقل می گوید خداوند واجب الوجود است یعنی همیشه بوده است و خداوند شریکی ندارد .
2) فطرت : فطرت پاک انسانی راهی است که می توان به شناخت صفات خداوند دسترسی پیدا کرد فطرت انسان خداوند را یگانه می داند شریک و چند خدایی را قبول ندارد .
3)مطالعه جهان طبیعت: از مطالعه و بررسی نظم در جهان هستی ، حیوانات و گیاهان حتی خود انسان پی به ناظم و خالق بی نظیر برده می شود و در نتیجه پی به علم و قدرت و دیگر صفات خداوند می برد.
4) کشف و شهود باطنی: انسان بر اثر تکامل و رشد روحی و معنوی و کسب فضائل و تقوا به جایی می رسد که می تواند بسیاری از حقایق از جمله صفات جمال و جلال خداوند را از طریق مشانده درک کند .
در قران : والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا. عنکبوت/ 69 آنانکه در راه ما تلاش کنند قطعا به راههایخود ، هدایتشان خواهیم کرد .
و در جای دیگر : ان یتقوا الله یجعل لکم فرقانا. انفال/29 اگر از خداوند تقوا داشته باشید برای شما وسیله ای جهت جدا ساختن حق از باطل قرار می دهد .
5) مراجعه به ایات و روایات : منبع جوشان قرآن و سنت ، حقایق ارزشمندی را درباره خداشناسی صفات خداوند می توان پیدا کرد و در اختیار بشر قرار گرفته است آیات و روایات معارفی هستند که بیشترین کمک را به عقل برای شناخت صفات خداوند می کنند .
ثمره ایمان به صفات خداوند:
1)معرفت به خدا بیشتر می شود : معرفت به خداوند از طریق ایمان به نامها و صفات خداوند سبب می شود که یقین و اعتقاد عمیق به خداوند پیدا کنیم .
2) ایمان به اسماء و صفات خداوند می تواند در عبادت و پرستش خداوند تاثیر بسزایی داشته باشد و موجب ذکر و تقویت بیشتر می شود . یا ایها الذین امنوا اذکرو الله ذکرا کثیرا/احزاب 41
3) می توان خداوند را با این صفات و نامها صدا زد "
و لله الاسماء الحسنی فادعوه بها و.... اعراف /180 خداوند دارای زیباترین نامهاست .
4) ایمان داشتن به صفات خداوند موجب زندگی خوش و سعادت در دنیا و آخرت می شود .
پاسخ به چند شبهه در مورد صفات خداوند :
*****اگر خداوند به هر کاری قادر است آیا می تواند مثل خودش را خلق کند؟
قدرت و توانایی هیچ وقت به محالات تعلق ندارد مثل این است که شما به ریاضی دانی بگویی آیا قادر هستی کاری بکنی که 2+2 بشود 5 پس اگر این دانشمند نتواند چنین کاری بکند نشان دهنده عجر و ناتوانی او نیست اگر خداوند مثل خودش را بیافریند آن شیء نیز باید هم واجب الوجود باشد و نیز ممکن الوجود اینکه موجودی هم واجب الوجود باشد هم ممکن الوجود محال و اجتماع نقیضین پیش می آید.
*****اگر خداوند عادل است چرا کودک فلج ، کر ، کور و... می آفریند ؟
اگر انسان به خیر و برکت دست یابد مدعی می شود که این از علم و هنر و تدبیر خودش بوده است و اگر دچار یک گرفتاری یا مشکلی شود آن را از طرف خداوند می بیند آنچه مصیبت در دنیا و آخرت بر فردی می رسد نتیجه عملکرد خود اوست .
بما کسبت ایدی الناس....... روم /41
مثلا اگر خداوند فرمود شراب نخورید ، مال یتیم و لقمه حرام نخورید و...... اما پدر و مادر قبل از انعقاد نطفه رعایت نکنند فرزند انها علیل است و یا زمان انعقاد نطفه هنگام طلوع یا غروب آفتاب نباشد و.....
*****اگر شیطان شر است پس چرا خداوند موجودی شرور را خلق کرده است ؟
خداوند شیطان را شیطان نیافریده است به این دلیل که سالها هم نشین فرشتگان و مقربان درگاه الهی بود ولی بعدا از آزادی خود سوء استفاده کرد و بنای طغیان و سرکشی گذاشت پس او در آغاز آفرینش پاک بود و انحرافش در اثر خواست خودش بود و از طرفی وجود شیطان برای افراد با ایمان و آنهایی که می خواهند راه حق را طی کنند زیان بخش نیست بلکه وسیله تکامل است .
گفته شد خداوند با موسی خواست صحبت کند کلام را در درختی خلق کرد و با موسی سخن گفت درست است ؟
اگر شما صدای شخصی را از بلند گو بشنوید آن سخنان را به بلند گو نسبت می دهید یا به سخنران ؟
مسلما به سخنران نسبت می دهید در اینجا نیز سخنران درخت نبوده بلکه خداوند بوده است .
*****اگر خداوند عادل است پس چرا به برخی مقام عصمت داده و عده ای را از گناه مصون کرده است ؟
معنی عذل الهی این نیست که خداوند هر نعمتی را به موجودی عطا فرمود به سایر مخلوقات هم همان را عطاء کند چون این رفتار با علم و حکمت خداوند منافات دارد . انبیاء و معصومین دعوت و رهبری مردم به سوی خداوند را بر عهده دارند باید دارای عصمت باشند مثلا در مباحث علمی اول راهنمایی را به کودک دبستانی کلاس اول آموزش نمی دهند چون توان آن را ندارد.
*****با توجه به اینکه پوست انسان بر اثر آتش می سوزد آیا عذاب پوست جدید عادلانه است ؟
امام صادق (ع) فرمود: ملاحظه کن یک خشت پوسیده و فرسوده را خرد می کنی و سپس همان خاک را گل کرده و در قالب میریزی و یک خشت نو از آن می سازی این همان خشت اول است . در واقع پوستهای جدید همان پوستهای قبلی است .
*****اگر اراده خداوند بر عبودیت بندگان است پس چرا این همه کافر در دنیا وجود دارد ؟
هدف عبادت اجباری نبوده است بلکه عبادت و بندگی توام بااراده و اختیار است مثلا گفته می شود من این مسجد را برای نماز خواندن مردم درست کرده ام مفهومش این است که ان را آماده برای این کار ساختم نه اینکه مردم را به اجبار به نماز وادار کنم پس خداوند انسان را آماده برای اطاعت و بندگی ساخته نه مجبور به عبادت .
من نکردم خلق تا سودی کنم خلق کردم من تا که جودی کنم
*****آیا انسانها مظهر صفات الهی هستند ؟
هنگامی که آثاری از صفات الهی در وجود مخلوقی پدید آمد آن مخلوق ، مظهر آن صفت از صفات خدا می شود وقتی آثار رحمت و تفقد و رافت در وجود انسانی ظاهر شود ، آنگاه می گوئیم صفت رافت و صفت رحمت الهی در او ظهور کرده است . انسان خلق شده است تا به سوی کمال و مظهر الهی و حرکت و رشد کند نمونه های تاریخی انسان کامل مثل همسر فرعون و مریم رسول اکرم (ص) ، اگر انسان به سوی کمال و معرفت و صفات الهی قدم گرفت می تواند گوشه ای از مظهر صفات الهی را به همگان نشان بدهد چون بشر خلیفه الله است در روی زمین ، در این راه که بسیار دشوار است باید سعی کنیم همانند راه رفتن که همه اعضای بدن باید هماهنگ هم حرکت کنند باشد .
آن انسانی کامل است که بتواند مظهر همه اسماء و صفات باشد یعنی جامع باشد
1- همه باید تلاش کنیم گوشه ای از صفات الهی را در خودمان به نمایش بگذاریم .
2- ارتباط عمیق و با تفکر، خداوند می توان به کمال حقیقی رسید .
3- اراده خودمان را قوی در برابر شهوات و هوای نفس داشته باشیم .
4- برای رسیده به مظهر صفات الهی ، تلاش کنیم تا آگاهی و شناخت خودمان را افزایش دهیم .
:: موضوعات مرتبط:
متن سخنرانی استاد ,
,
:: بازدید از این مطلب : 1598
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0